سرداب،سردابه،سرداوه-زردابه،زرداوه،زردوئه- گورخانه(1)  یکی از مکان های تاریخی و اجتماعی(جامعه شناسی)،که به دست فراموشی سپرده شده،که الزاما ،محق به تحقیق دقیق را دارا ست،« زردوئه» های شهرها یا« زردوئه» محلات قدیم می باشد ، که درمجاورت قبرستانها و امکنه مقدس هر محله ، واقع بوده است، که کاربردی چند منظوره داشته است به این شرح:  
الف: زردوئه(گورخانه) بزرگ و جمعی، شامل بر :
 1- در مواقع اضطراری،همچون شیوع امراض مسری (واگیردار)،مانند«وبا»،«تیفوس» و...که باعث کشتار وتلفات وسیع می شده است.  
 2-بلایای طبیعی که در موقعیت جغرافیائی طبیعی خاص منطقه ای،همچون سیل،زلزله،خشکسالی… و هجوم آفتها،مانند ملخ و سن زدگی و...که باعث مرگ ومیر بیش از حد معمول می گردیده است. 
  3-عوامل سیاسی: همچون محاصره های طولانی،یاشکستن حصر شهر در جنگ و هجوم دشمن به داخل شهر و قلع وقمع اهالی نظامی و غیر نظامی(بی دفاع)، که از هر لحاظ و جهتی ( روحی و جسمی)،بازماندگان آن مصیبت،قادربه اجرای سنت و رسومات آئینی،مذهبی خود ،در موردکشتگان و مردگان خود نبوده واز جهتی مواجه با ترس و وحشت از امراض مسری ، سریعا ، اجسادبه جا مانده را به« زردوئه» ها منتقل و با تکیه دادن آنها به دیوار ها ،به صورت نشسته و پاکشیده و پاشش آهک و کافور ، در انتها ، درب زردابه ها را با خشت تیغه نموده وبر روی آن گل رس آغشته به آهک و کافورگرفته ، تا باعث جلوگیری از اشائه وپراکندگی امراض واگیردار گشته و با گذشت زمان تجزیه شده و آماده برای دفن ، طبق رسوم مذهبی شوند .
ب- «زردوئه» های معمولی و غیر اضطراری یا «زردوئه» های طبق رسوم محلی ، مذهبی. شامل بر:  
1-درشرایط عادی،طبق رسوم،اگرشخص غیر بومی ساکن محل قبل از فوت وصیت مینمود تا در شهر و دیارخود،دفن وخاکسپاری شود،جسد شخص نامبرده را به امانت در«زردوئه» گذاشته،تا به مرورزمان،بافت های اندامی بدن تجزیه شده تا بعدا قابل حمل به زادبوم خود،بدون هیچ ابا ومزاحمتی میسرباشد.
 2- غرباء: شامل کسانی که ساکن بومی،یاغیربومی دائمی شهر یا محل خاص نبوده بلکه به صورت گذری یا اطراق موقت،همچون مسافر،تاجر،میهمان،سیاح،کاروانیان و...میشد،که در صورت فوت آنها را به صورت امانی در «زردوئه» ها سپرده ،تا با مطلع نمودن خانواده شخص متوفی،که با آمدن، یا مجوز دادن ،شخص مورد نظررا درمحل فوت،طبق آئین مذهب،دفن یا با گذشت زمان در موعد مقرر،به شهر یاولایت خودعودت دهند.  
 3- دل بستگان : ساکنان بومی و غیر بومی شهر و محل ،که واصی بودند،تا پس ازمرگ خود،اجسادشان به عتبات عالیات،فرستاده ،تا در جواراماکن مقدس مدفون گردند، اجساد ایشان را با سپردن به« زردوئه» وطی شدن زمان خاص جهت تجزیه شدن بافت فاسد شدنی ومهیا شدن جهت انتقال آنها به مکان مقدس،مورد استفاده قرار می گرفته است.  
باید متذکر شوم که این تحقیق جزئی بوده و احتیاج به تحقیقی وسیعتر و تفحصی علمی را می طلبد، همچنین نظرات ودانسته های ارزشمند شما یزدفردائیان میتواند،این تحقیق حقیررا وزین وپرمحتوا بگرداند.نظرات و انتقادات شما بهترین پاداش است.  
  زیرنویس( به قول نویسنده و همان پی نوشت ):
(1)الف- سرداب،سردابه،سرداوه برگرفته از فرهنگ شادروان استاد حسن عمید و شادروان پروفسور معین.
ب-زردابه،زرداوه،زردوئه، مرسوم در بیان (محلی)، یا متضاد درزنده و مرده بودن ،همچون سبز به معنای زنده و زرد،به معنای مرگ و نیستی.(سبز بهاری) و (زرد پائیزی).                                                                          
 پ- گورخانه – ابدائی و نام گذاری از حقیر است.
یزدفردا
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا